کد مطلب:141937 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:130

شهادت عبدالله بن الحسن
ناگاه «أبحر بن كعب» شمشیر خود را به سوی امام پایین آورد. عبدالله فریاد زد: «ویلك یا بن الخبیثة، أتقتل عمی؟؛ ای پسر زن ناپاك! وای بر تو! آیا می خواهی عمویم را بكشی؟» بحر قصد ضربه زدن به امام را داشت. ناگاه عبدالله دستش را پیش آورد تا ضربه را از امام دور سازد. ولی دست مباركش تا پوست قطع شد و دست آویزان گشت. كودك فریادش بلند شد «یا امتاه؛ ای مادرم!» حسین علیه السلام او را در بر گرفت و به سینه چسبانید و فرمود: «یابن اخی، اصبر علی ما نزل بك، و احتسب فی ذلك الخیر، فان الله یلحقك بآبائك الصالحین؛ ای فرزند برادرم! بر آن چه به تو رسیده صبر كن و آن را به حساب خیر بگذار؛ چرا كه خداوند تو را به پدران صالحت ملحق خواهد كرد» [1] امام دست خود را به آسمان بلند كرد: «اللهم أمسك علیهم قطر السماء و امنعهم بركات الارض. الهم فان منعتهم الی حین ففرقهم بددا، و اجعلهم طرائق قدادا، و لا ترضی الولاة عنهم ابدا. فانهم دعونا لینصرونا، ثم عدوا علینا، فقتلونا؛ [2] پروردگارا! قطرات باران را از اینها دریغ بدار و


بركات زمینت را از اینها بازدار؛ پروردگارا! پس اگر تا هنگام (مرگ) آنها را مهلت داده و بهره مند می سازی، بین آنها تفرقه بینداز و هر كدام را به راهی جداگانه بدار؛ و سردمداران را هرگز از اینها راضی مدار؛ چرا كه اینها ما را دعوت كردند تا كه یاریمان كنند، سپس بر ما دشمنی كردند و ما را كشتند».

ابوالفرج گوید: در نهایت عبدالله به دست «حرملة بن الكاهل الاسدی» به شهادت رسید. [3] در زیارت ناحیه مقدسه آمده «السلام علی عبدالله بن الحسن بن علی الزكی» و سپس بر قاتل او به نام «حرمله بن كاهل الاسدی» نفرین شده است. [4] .

درسی كه می توان گرفت: نكته اینجاست كه كودكان اهل بیت علیهم السلام با سخت ترین مسائل چون انسان هایی كه از بلوغ فكری و هوشی بالایی برخوردار بودند، رفتار می كردند.



[1] الارشاد، ج 2، ص 110.

[2] الارشاد، ج 2، ص 111.

[3] مقاتل الطالبيين، ص 89.

[4] اقبال الاعمال، ج 3، ص 75.